، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

مسافر بهار

خداحافظی با دنیای شیرخوارگی

20ام فروردین بود که تصمیم گرفتم دیگه بهت شیر ندم. و قبلش با آقای دکترهم مشورت کرده بودم که ایشون هم عقیدشون این بود که چون رشد خوبی داشتی و یک ماه به تولد دو سالگیت مونده الان وقت خوبیه که تو رو به اصطلاح قدیمی تر ها از شیر بگیرم. این پروسه هم خیلی راحت سپری شد و پسرم خیلی خوب از خودش مقاومت نشون داد و تو این امر هم مامان رو اذیت نکرد شکرخدا خوشگلم دیگه دهنت بوی شیر نمیده و واسه خودت مردی شدی ...
30 بهمن 1393

خدا حافظی با پوشک

گلکم اواخر فروردین ماه بود که تصمیم گرفتم که دیگه بهت پوشک نبندم و با پوشوندن شورت آموزشی خیلی راحت و زود یاد گرفتی که به کمک مامان بری دستشویی، انقد خوب با مامان همکاری کردی که خودمم باورم نمیشد. انقد پسر تمیز و باسلیقه بودی که حتی یک بار هم خونه رو کثیف نکردی البته منم خیلی حواسم بود و تقریباً هر ده دقیقه یکبار می بردم دستشویی. و بعد کم کم دیگه شورت رو هم نپوشوندم و خودت هر وقت جیش داشتی به مامان می گفتی، قربونت برم که تا الان یک بارم شبا سر جات جیش نکردی، حتی اگه نصف شب جیش داشته باشی مامان رو بیدار میکنی و می برم دستشویی. 
30 بهمن 1393

غیبت یک ساله

سلام عسل مامان. غیبت یک ساله من به چند دلیل بود، که مهم ترین اون نداشتن اینترنت تو خونه بود.  که الحمدالله این مشکل حل شد. ولی خیلی حیف شد که نتونستم خاطرات سال93 رو که برات سال پر اتفاقی بود رو ریز به ریز ثبت کنم. ولی تا جایی که امکانش باشه و حافظه ام یاری کنه برات مینویسم. شروع سال 93 اصلا برات خوب رقم نخورد، ما نیم ساعت قبل از سال تحویل تو بیمارستان کودکان اردبیل بودیم، چون تو تب داشتی و اصلا پایین نمیومد که با کمک دکترا و پرستاری بخش بعد چن ساعت حالت بهتر شد و برگشتیم خونه که سال تحویل رو کنار مامانی و بابایی تو خونه باشیم. حالت بعد چن روز کاملا خوب شد و مارو از نگرانی در آوردی. راستی برات تقویم سال93 با عکس خودت و با تم باب اسفنج...
30 بهمن 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مسافر بهار می باشد